فیلم، ذهن مخاطب خود را در جهت سیاستهای حاکم در جامعه سوق میدهد به این منظور که او را به سمت مسیری معین هدایت کند. فیلمساز با پرداختن به سوژههایی که تابع ایدئولوژی جامعه هستند، تماشاگر را به مقید بودن به نظم اجتماعی تشویق میکند. او با به تصویر کشیدن افراد معمولی که در طول داستان به قهرمان تبدیل میشود به مخاطب خود حس همذاتپنداری را إلقا میکند. در فیلم بازگشت خلبان)روسیلینی، 1942( نقش اصلی داستان دارای روحیهایی مبارز و شجاع است که بیاعتناء به مالحظات آسیبشناختی، خود را وقف خدمت به وطن میکند. او در مأموریتی شهر را از حمالت دشمن نجات میدهد و در پایان مورد استقبال و تجلیل همگانی قرار میگیرد.
موسولینی با این رویکرد فعالیت سیاسی خود را شروع کرد که باید سیاست خارجی در صدر برنامههایش قرار گیرد. یکی از برنامههای او کسب مستعمره در آفریقا بود. در سال 1935 نیروهای موسولینی حمالت هوایی خود را به حبشه آغاز کردند؛ پادشاه آنجا به نام نگوس فرار کرد و یک امپراطوری رم جدید اعالم شد.)دنیس، :1363 )Speer, 1949:71-72 - welk, 1938:243-112 کریستین، نقش اصلی فیلم اسکادران سفید)جنینا، 1936( در زندگی اجتماعی خود، فردی ناموفق است و نامزدش او را رها میکند. کریستین به مأموریتی در آفریقا اعزام میشود و پس از ورود به طرابلس، افراد نظامی را مهربان و از جان گذشته درمییابد. درگیری بین نیروهای نظامی ایتالیایی و افراد بومی آن منطقه صورت میگیرد، فرمانده اصلی نظامیان کشته میشود و کریستین رهبری نیروهای نظامی را به عهده میگیرد. او با پذیرش مسئولیت و انجام تعهدات وطنی، به عنوان یک قهرمان ملی دینش را ادا میکند و شورشیان را شکست میدهد.
وفور بیش از حد لذت در شخصیتهای فیلم، حسی مشمئزکننده را در رابطه با آن نقش در بیننده ایجاد میکند. در فیلم سیپیوی آفریقا)گالونه، 1937( آنچه که به عنوان شام برای هانیبال تدارک دیده شده حاکی از افراط او در خوردن و آشامیدن میباشد. فیلم نمونههای بسیاری از لذت افراطآمیز را در جشنها، عیاشیها، غارتگری و کشتار کارتاژیها به تصویر میکشد. در نقطه مقابل، رومیها افرادی با شخصیت متعادل و وفادار به خانواده و وطن هستند؛ دالوری و رفتار محبتآمیز سیپیو فرمانده آنها، با همسر، فرزندان و سربازان خود بیانگر روحیه قابل تقدیر و ستودنی اوست.
با شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال 1939 نیروهای راستگرا که عقاید فاشیستی داشتند، جمهوری اسپانیا را مورد حمله قرار دادند. موسولینی حامی رهبر شورشیان، ژنرال فرانکو بود و برای او نیرو و مهمات جنگی ارسال میکرد. او امیدوار بود که با ایجاد حکومت فاشیستی در اسپانیا ضربه سختی به فرانسه در مدیترانه غربی بزند.)کسلز:1369، 148-149( در فیلم محاصره آلکازار)جنینا1939،( طرفداران فرانکو افرادی منطقی و حقطلب هستند که در برابر بیرحمی جمهوریخواهان به قلعه پناه بردهاند. جمهوریخواهان با گروگان گرفتن و تهدید به مرگ خانواده افراد در محاصره و حتی کشتن آنها، تصمیم به از پا درآوردن پناهندگان دارند. این درگیری زمانی خاتمه پیدا میکند که نیروهای موسولینی به کمک حامیان فرانکو میآید.