کارکرد سیاسی فیلم در نظام لیبرالیسم(1924-1944 م.)

با از میان رفتن فئودالیسم و رشد جامعه سرمایهداری، در اوایل قرن نوزدهم، لیبرالیسم به عنوان ایدئولوژی غرب صنعتی روی کار آمد. مهمترین اصل لیبرالیسم، فردگرایی و اهمیت فرد در مقابل گروه اجتماعی است. هدف این ایدئولوژی، ساختن جامعهای است که افراد در آن قادر به شکوفایی تواناییهایشان باشند. اقتصاد لیبرالیستی، خواهان برتری کاپیتالیسم، بازار آزاد و عدم مداخلهی دولت بود. لیبرالیسم، آزادی را از برابری، عدالت و اقتدار برتر میداند و از آزادی مبتنی بر قانون حمایت میکند.)هیوود:1389، 67-70( یان دار بیشر در اثر خود به نام تحوالت سیاسی در ایاالتمتحده آمریکا اظهار داشته که بیشتر افرادی که از اروپا به این سرزمین مهاجرت کردند، به خاطر رهایی از فشارهای مذهبی و سیاسی کشورشان بود. خصیصه روحی این مهاجران، اتکای به نفس، استقالل و جاهطلبی بود، این خصوصیات به ویژگی مهم فرهنگی ایاالت متحده تبدیل شد. قانون اساسی امریکا که بعد از جنگ استقالل در کنوانسیون فیالدلفیا در سال 1787 تدوین شد، متأثر از همین تجربهی مهاجرین و نهادهای سیاسی اروپای آن زمان بود. این قانون طوری تنظیم شد که آزادی فردی را تضمین کند، قدرت ایالتهای مختلف را مصون دارد و مانع از تمرکز قدرت در مرکز شود

مخدوشسازی هوشمندانه و سازمان یافتهی عادات و عقاید تودهها، عنصری مهم در جامعهی دموکراتیک است. تبلیغات در این جوامع یک نوع همسازی است، تالش پایداری برای شکل دادن به روابط عمومی با ایجاد ایدههایی که تصورات ذهنی میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار میدهد. تبلیغات به تودهها میگوید، چه کسانی را تحسین و چه کسانی را تحقیر کنند، چطور خانههایشان را طراحی کنند، چه نوع غذایی روی میزشان باشد، چه لباسی بپوشند، چه فیلمی ببینند، چه تصاویری را تمجید کنند و...

کنش افراد مبتنی بر رفتاری است که برگرفته از ارزشها و اعتقاداتشان است و شرایط عینی محیط بر شکلگیری ارزشها و قواعد تأثیر میگذارد. افراد به عقاید احتیاج دارند و این عقاید را از منابع قدرت میگیرند که عبارتند از: والدین، دوستان، مؤسسات آموزشی، رسانههای جمعی و... . برای تأثیرگذاری بر افراد، قبل از اقدام به هر کاری باید میل انجام آن عمل را در آنها ایجاد کرد. روزنامه، کتاب، رادیو، فیلم، موسیقی، اینترنت و... همهی این محصوالت فرهنگی چنان طراحی شدهاند که ذهن افراد را در جهت خواست متنفذین جامعه سوق دهند و به گفته هورکهایمر: سرگرم شدن به یک ایدهآل بدل میشود و به جای ارزشهای واالتر مینشیند. سرگرمی به معنای بیرون راندن مسائل از ذهن و فراموش کردن رنج است، حتی آنجا که رنج مشهود است. سرگرمی گریز از آخرین اندیشهی مقاومت در برابر وقایع رنجآور است.

کالوین کولیج )1923-1929(، اصول اقتصادی جمهوریخواهان را چنین بیان کرد: کار امریکا عبارت است از سوداگری و وظیفه دولت خود را، خدمت به منافع سوداگری میدانست و در راستای تحقق نیازهای آنان گام برمیداشت. در دولت جمهوریخواه، مناصب اصلی در اختیار اعضای سرشناس سرمایهدار بود. سیاست خارجی امریکا بین سالهای 1924 تا 1929 توسعهی امپریالیسم امریکا بود. در دوره ریاست جمهوری هربرت هوور )-1929 1933(، ایاالت متحده به دوران بحران صنعتی پا گذاشت. سقوط بازار سهام در سال 1926 آغازگر بحران و رکود بزرگ ایاالت متحده بود. اکثر کشاورزان و کارگران انتظار داشتند که به آنها از طرف دولت کمک شود اما چنین نشد. هوور و کابینهاش، وجود بحران در کشور را انکار میکردند و اعالم کردند: یک افت و کساد موقت، بوجود آمده و بحرانی نیست.)ن. سیواچیف و ا. یازکوف، :1361 -50-90زین، :1393 509-511( هوور راهحل این بحران را در حمایت از صاحبان سرمایه میدید و انتظار داشت که رفاه از این طریق شامل حال ضعیفان هم شود، اما چنین نشد. وی از طرف دولت به صاحبان راهآهنها، بانکها و شرکتهای مالیاتی کمک کرد. او در برابر درخواست کمک مردم نیازمند، میگفت: کمک دولت، به مردم فقیر به اصول اخالقی و روحیهی اتکاء بهنفس، لطمه میزند.)لئو، :1360 320-325( با پیشرفت علم، صاحبان قدرت به روشهای پیچیدهتری برای نفوذ دست پیدا کردند؛ تکمیل رسانههای ارتباطی و استفاده بیشتر افراد از آنها، این رسانهها را به نظامهای بزرگی در جامعه تبدیل کرد که کنترل ارتباطات اجتماعی را آسانتر نمود، همچنین این رسانهها از عوامل نفوذ تأثیرپذیر هستند. نفوذ از مقوله ارتباط است، نفوذکننده تالش میکند جهتگیری نفوذپذیر را با منافع خودش سازگار کند. نفوذ را میتوان به عنوان وجه تمایز قدرت در نظر گرفت که ابزار اصلی آن، متقاعد کردن است.)بودون و بوریکو:1385، 695-696( صاحب امتیازهای اصلی استودیوهای فیلمسازی در هالیوود، سرمایهداران بزرگ بودند که جزء متنفذین بودند و در فیلمهای: خیابان اندوه)پابست 1925،( بر باد رفته)کاری، 1939( کازابالنکا)کورتیز، 1942( در قالب شخصیتهای محترم، شریف و شکستناپذیر مجسم میشوند که با وجود داشتن ثروت بسیار، دلبستگی به مادیات ندارند. ایدههای اقتصادی سرمایهداران در مقایسه با دیگران مناسبتر است به این دلیل که آنها میدانند چگونه ثروت را در جهت خیر عمومی بکار گیرند و حمایت از آنها موجب بهبود وضعیت فقیران نیز میشود.

cinema classic
صفحه بعد صفحه قبل